- دندان کردن
- اعراض کردن، مضایقه نمودن
معنی دندان کردن - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
کنایه از اعراض کردن
مباشرت کردن جماع کردن
مباشرت کردن
مداوا کردن، معالجه
ملاقات کردن
عمل دندان گرد
تعقیب کردن، پی کردن، عقب آنرا گرفتن
نهان کردن، مخفی داشتن، پوشیدن، نهفتن
ایجاد ورم کردن آماس آوردن: (و آن آب که نه فاتر بود و نه سرد شکم پندام کند و معده راست گرداند) (الابنیه)
ملاقات کردن، یکدیگر را دیدن
عقب کسی یا کاری رفتن، کاری را ادامه دادن
بستن شیرخواره را در قنداق
متحرک کردن براه انداختن، بدور در آوردن (جام ساغر و غیره) : ساقیا، پیش آر زود آن آب آتشفام را جام گردان کن ببرغمهای بی انجام را. (سوزنی)
نهان کردن، نهفتن
پراکنده ساختن چیزی
Disguise, Camouflage, Conceal, Hide, Stash
Cure, Heal, Remedy, Treat
маскировать , скрывать , прятать
следовать
лечить , исцелять , исправлять
tarnen, verbergen, verkleiden, verstecken
heilen, beheben, behandeln
маскувати , приховувати , ховати
слідувати
лікувати , лікувати , лікувати
maskować, ukrywać, przebrać się
śledzić
伪装 , 隐藏 , 藏匿